3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
5-قاطع ومدافع حق
خداوند در سوره بقره آیه 42میفرماید:
«وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون »و حق را با باطل نیامیزید! و حقیقت را با اینکه مىدانید کتمان نکنید
حق و حقیقت، چراغ هدایتگری است که ما را از گمراهیها و تاریکیها خواهد رهاند و به سرمنزل مقصود خواهد رساند. شنیدن سخن حق برای ما انسانها خوشایند نیست و طعم آن برای ما تلخ است، اما نتیجهاش شیرین و دلپذیر است.بیشک آدمی در زندگی فردی واجتماعی و در نهان و آشکار دل در گرو اطاعت آنانی میبندد که بر محور حق حرکت میکنند و رفتار و گفتار خود را بر پایه آن استوار میسازند. بنابراین یکی از نیازمندیهای مدیر مدبر و لایق، قاطعیت در برابر اجرای حق است، چنان که امام علی علیهالسلام فرمود:
یحتاجُ الامام الی قلبٍ عَقولٍ و لِسانٍ قَئُولٍ وَ جَنانٍ عَلی اِقامَةِ الْحَقِّ صَئُولٍ؛
مدیر نیازمند سه چیز است: قلب اندیشمند و متفکر، زبان گویا و دل پر جرأت و قاطع در برابر اجرای حق.
شایسته است مدیر با سینهای، گشاده سخن حق را بپذیرد و از شنیدن حقایق از زبان هرکسی حتی زیردست و یا کارمند خود، ناراحت و خشمگین نشود. مدیر باید هم حق بگوید و هم حق بشنود وهم دراین راستا قاطعیت داشته باشد و البته هر مسلمان حقطلب باید چنین باشد. انتقادپذیری، از ویژگیهای پسندیده انسان و راز تکامل اوست. قاطعیت موهبتی مرموز و عجیب نیست، که برخی از آن برخوردار و برخی فاقد آن باشند، بلکه مجموعه ای از مهارتهاست که هرکسی از راه تمرین می تواند به آن دست یابد. مهیج ترین جنبه قاطعیت آن است که پس از کسب این مهــارت، ناگهان متوجه می شوید می توانید بدون هرگونه احساس گناهی «نه»بگویید، خواسته های خود را به طور مستقیم مطرح کنید، و راحتتر با دیگران ارتباط برقرار سازید. از همــه مهمتر آنکه اعتماد به نفس را به شدت بالا می برد.
قاطعیت با افزایش برابری در روابط بین افراد، این امکان را برای فرد فراهم می کند با رعایت منافع خود روی پای خویش بایستید و بدون اضطراب و تشویش بی مورد به راحتی احساسات صادقانه خود را ابراز کند و حق و حقوق شخصی خود را بدون انکار حق دیگران مطالبه کند. پرخاشگری و قاطعیت مفاهیمی هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند. اما قاطعیت نه تنها به معنای پایمال کردن حقوق دیگران نیست بلکه حقوق همه افراد محترم شناخته می شود. قاطعیت وسیله ای ارزشمند برای رسیدن به اعتماد به نفس و کنترل خودش است.و بطور کلی هدف افراد قاطع رعایت عدالت برای تمامی طرفهای درگیر است.
علایم رفتارهای افراد قاطع
- واکنش نشان دادن به لحنی دوستانه، اما قاطع؛
- برقراری تماس چشمی حاکی از اطمینان خاطر بدون خیره شدن؛
- ابراز احساسات و عقاید خود؛
- بهادادن به خود و نرنجاندن دیگران؛
- داشتن ژستهای مثبت و راحت؛
- توانایی و قاطعیت تصمیم گیری؛
- آنچه را که فکر می کنند در زمان مناسب به دیگران می گویند؛
- به احساسات سایر افراد توجه می کنند و به دیدگاههای آنان گوش فرا می دهند؛
- به شیوه ای رسا و شمرده حرف می زنند؛
- احساس برابری با دیگران می کنند.
حقوق انسانی در بحث قاطعیت
در بحث قاطعیت اعتقاد بر آن است که هر فردی دارای حقوق انسانی است که باید مورداحترام باشد. در زیر برخی از این حقوق ارائه می شود.
1 - حق بیان اندیشه ها و دیدگاهها، اگرچه با عقاید دیگران مغایر باشد؛
2 - حق ابراز احساسات و پذیرش مسئولیت ابراز آنها؛
3 - حق تغییر عقیده و عدم عذرخواهی در این خصوص؛
4 - حق اشتباه کردن و داشتن مسئولیت در قبال آن؛
5 – حق«نه» گفتن؛
6 - حق دادن پاسخ مثبت به دیگران؛
7 - حق گفتن «نمی دانید»؛
8 - حق گفتن « متوجه نمی شوند» ؛
9 - حق تقاضا کردن آنچه می خواهید؛
10 - حق مورداحترام بودن و به دیگران احترام گذاشتن؛
11 - حق استدلال کردن؛
12 - حق شنیده شدن سخنانتان و جدی تلقی کردن آن توسط دیگران.
رابطه قاطعیت ومدافع حق بودن
1- از حق خود دفاع کردن اما نه بیشتر از حق خود خواستن.
2- تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند اما نه حق آنان را نادیده گرفتن.
3- درخواست معقول از دیگران داشتن اما نه هر درخواستی بلکه بر اساس ضوابط وقانون.
4- با مخالفتهای نامعقول دیگران، برخورد کردن امانه هربرخوردی بلکه با شیوه درست و موثر.
5- جدی بودن اما حقوق دیگران را به رسمیت شناختن.
6- رفتار دیگران در برابر خود را تغییر دادن اما نه با روش دیکتا توری.
7- در دفاع از حق جدی بودن اما نه با رفتارهای پرخاشگرانه .
8- در هر کاری موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادانه مطرح ساختن اما خدارادرنظر داشتن.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «قُلِ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلی نَفْسِکَ؛ حق را بگو، هر چند به زیان تو باشد.»
آثار وپیامدها
به طور کلی آثار وپیامد های مثبت در سازمانی که مدیریت آن قاطع و مدافع حق باشد به شرح زیرمی باشد:
- کارها بصورت شفاف ودقیق انجام می شود.
- کم کاری وسهل انکاری به حداقل خود می رسد.
- افراد به حق خود دست می یابند.
- توقع بی جا وغیر معقول افراد کاهش می یابد.
- اعتماد به نفس افراد بالا می رود.
- افراد با استدلال با همدیگر بحث وگفتگو می کنند.
- درویی ونفاق ریشه کن می شود.
¤ نویسنده: موسی مباشری