3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
رفتـار امام علی(ع) با خلفا
رفتـار امام علی(ع) با خلفا را باید در دو زمینه مورد بررسی قرار داد:
1-به رسمیت شناختن خلافت آنان.
2-همکاری امام با دستگاه خلفا در حل معضلات دینی و مشکلات سیاسی.
و این دو مطلب باید از یکدیگر تفکیک شود.
با قطع و یقین میگوییم که موضع امام در مورد اوّل کاملاً منفی بود و در مورد دوم مثبت.
در مورد دلایل منفی بودن موضع امام در مورد نخست باید گفت:
اوّلاً: علی(ع) چگونه میتواند خلافت دیگران را به رسمیت بشناسد، در حالی که وی از جانب خدا در مواضع مختلف و به ویژه روز غدیر، به عنوان ولی مسلمانان و سرپرست آنان معرفی شده است؟ ولایت امام، یک حکم آسمانی بود که جز خدا، هیچ فردی نمیتواند آن را دگرگون سازد، چنان که میفرماید:
«وَما کانَ لِمُؤْمِن وَلا مُؤْمِنَة إِذا قَضَی اللّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الخیرة مِنْ أَمرِهِم».
«هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبر او درباره امری حکمی کنند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد.»
امامت امام حق شخصی وی نبود که از آن چشم پوشی کند، بلکه حکم الهی بود که کسی قادر بر تغییر آن نیست، امّا اگر شرایط برای اجرای این حکم فراهم نباشد، مصلحت ایجاب میکند که درباره آن سکوت کند، نه این که دیگری را جای خود بنشاند.
ثانیاً: تاریخ سقیفه و بررسی زندگی امام(ع) حاکی است که آن حضرت با وجود شدیدترین فشارها، دست بیعت به سوی خلفا دراز نکرد.
معاویه در یکی از نامههای خود به علی(ع) مینویسد: «تو همان کسی هستی که به سان شتر افسار زده به سوی بیعت کشیدند»; و این جمله بیانگر آن است که فشار برای بیعت به حدی بود که امام را به زور از خانه خود بیرون کردند و به مسجد بردند.
امام(ع) در پاسخ نامه معاویه، این بیحرمتی را انکار نمیکند، ولی تصریح میکند که این نشانه مظلومیت اوست، آنجا که میفرماید:
«گفتی که همچون شتر، افسار زدند و کشیدند که بیعت کنم، عجبا! به خدا سوگند خواستی مذمت کنی ولی ناخود آگاه ستودی. خواستی رسوا کنی ولی رسوا شدی. برای یک مسلمان نقص نیست که مظلوم واقع شود، مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند».
¤ نویسنده: موسی مباشری