3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
نتیجه گیری وارزیابی بحث
در مورد بیعت علی(ع) با سه خلیفه، در اینجا باید بگوییم که علی(ع) تا زمانی که همسرشان حضرت فاطمه زهرا(س) دخت پیامبر اسلام در قید حیات بودند، هیچگاه با ابوبکر بیعت نکردند فقط زمانیکه او را به زور به مسجد مدینه بردند، پس از اتمام حجت با ابوبکر بعنوان جانشین دروغین رسول الله(ص) با دست مشت کرده با ابوبکر بیعت کرد ـ یعنی بیعت با تو را قبول ندارم ـ و این در حالیست که ابوبکر به همان بسنده کرد، زیرا به این ترتیب همان تعداد اندک یاران علی(ع) که به پنج یا شش نفر هم نمی رسیدند، آرام می شدند، ثانیا آیا اهل تسنن آن خطبه معروف مادرمان فاطمه زهرا را به مطالعه کرده اند؟ چرا در مقابل ابوبکر آنچنان فریاد کشید؟ برای آنکه در این مورد آشنایی نسبی با این خطبه پیدا کنیم، لازم است که گوشه هایی از این خطبه را برایتان نقل کنم. این مطلب به وضوح در کتب اسرار آل محمد(ص) نوشته سلیم بن قیس هلالی و فدک ذوالفقار فاطمه نوشته سید محمد واحدی آمده است.
حضرت در مسجد مدینه ابتدا با حمد و ستایش خداوند متعال آغاز می کند و سپس شهادت بر یگانگی خداوند و پیامبری پدرش محمد بن عبدالله(ص) را می دهد و در مورد راز آفرینش سخن می گویند. سپس با سخن در مقام بیان علّت گزینش قبل از خلقت و بعد در مقام بیان علّت بعثت پیامبر(ص) خطبه را ادامه دادند. سپس خطاب به اهل مجلس چنین فرمودند: «((بصورت خلاصه در اینجا بیان می کنیم)) شما ای بندگان خدا! جایگاه امر و نهی خدا و حاملان دین خدا و وحی او، و امین خدا بر خودتان هستید ((یعنی درباره دین و وحی خدا بر خود امین هستید و نباید به خودتان خیانت کنید)) شما رسانندگان ((دین)) به امتهای دیگر ((و آیندگان)) هستید؛ به مردم ((آینده)) خیانت نکنید، گمان می کنید مستحق این اوصاف هستید ((یعنی اینها مسئولیت شما هست و شما گمان می کنید که آن را اجرا نموده اید.)) خدا در بین شما عهد و پیمان معلومی داشت که تا به حال برای شما فرستاد ((پیامبر))، و برای خدا در میان شما عهدی ماندگار، وجود دارد که خداوند آن را خلیفه ی بر شما قرار داده است. ((مقصود حضرت از این فراز این است که شما در عهد اوّل خود به پیامبر در رابطه با اهل بیت و دستورات جانبی اش خیانت نمودید و به دستورات کتاب خدا در عهد دوم نیز در رابطه با اهل بیت و غیر آن عمل نکردید)) آن عهد ((قرآن)) گویا و راستگو، و نور درخشنده، و روشنایی نور افشاننده است ((هدایتگر است))؛ راهنمایی های او روشن، سرّهای او نزد اهلش آشکار و ظاهرش هویداست ((همه فرامین قرآن قابل فهم و عمل است، چرا عمل نمی کنید؟!))
پیروان قرآن به خاطر داشتن این نعمت مورد رشک هستند و قرآن، پیروان خود را به بهشت و رضوان خدا می رساند، گوش دادن به قرآن سبب نجات می شود، به وسیله ی قرآن است که به دلیلهای نورانی خدا، و واجبات روشن الهی، و محرمات باز داشته شده ی خداوند، دست یافته می شود. و دلیلهای آشکار خدا که برّنده است، و براهین خدا که کافی می باشد، و فضیلتهایی که مستحب است، و اجازه هایی که عطا نموده، و احکامی که لازم باشد، به وسیله ی قرآن شناخته می شود.»
سپس حضرت در مقام فلسفه دستورات قرآن چنین ادامه دادند:
«خدا قرار داد:
ایمان را برای پاک کردن شما از شرک
نماز را برای پاک کردن شما از کبر
زکات را برای پاک کردن روح شما و زیاد شدن روزی شما
حج را برای محکم کردن دین
عدل را برای کنار هم قرار دادن دلها
اطاعت کردن از ما را، برای به نظم آوردن ملّت اسلام
رهبری ما را برای امام دادن از اختلاف
جهاد را، برای عزّت و عظمت اسلام.
صبر را وسیله رسیدن به پاداش
امر به معروف را، برای فائده و صلاح عموم
نیکی به پر و مادر را، برای حفظ از خشم خدا
صله رحم را برای زیاد شدن عمر و رشد جمعیت
قصاص را، برای حفظ خون ((جلوگیری از قتل))
وفا به نذر را، برای عرضه کردن مغفرت
تمام دادن حق در معامله را، برای از بین بردن کم فروشی
نهی از آشامیدن شراب را، برای پاک کردن از آلودگی
پرهیز از نسبت ناروا و دروغ را، برای دوری از لعنت
ترک سرقت را، برای به وجود آمدن عفت
و بالاخره شرک را، حرام نمود تا همه نسبت به او اخلاص پدا کنند ((یعنی انسان غیر او را مؤثر نداند و کمال و عزت را، فقط از او بخواهد))
از دلایلی که علی (ع) با این خلفا بعد از شهادت جانسوز بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا بیعت کرد، این بود که یارانش برای قیام اندک بودند و اینجا بود که جهالت عرب را می بینیم، اگر علی (ع) به کناری می نشست، خلفای قبل از علی(ع) اسلام را به منجلاب می کشیدند، نه از قصد که از نادانی. باری که بارها و بارها عمر گفت: لولا علی لهلک العمر. اگر علی نبود عمر هلاک می شد. و اگر هم قیام می کرد، می گفتند که علی(ع) برای مقام و پست دنیوی اسلام را به خطر انداخت.
منابع:
1- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید جلد 1
1- الاحتجاج جلد 1
2- ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج 1
3- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2
4- ابن اعثم، الفتوح، ترجمه محمد مستوفی
5- صحیح بخاری
6- الخراج، تألیف ابویوسف بغدادی
7- پایگاه اینترنتی پژوهشگر
¤ نویسنده: موسی مباشری