3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
اسلام و لیبرالیسم
با توجه به مبانی لیبرالیسم، هیچ گونه سازشی میان اسلام و تفکر لیبرالیستی وجود ندارد.اسلام مخالف آزادی و سرمایه داری بر مبنای لیبرالیستی است. آزادی از نظر اسلام در محدوده قانون الهی مطرح است. اسلام با ترویج عقاید گمراه کننده و توهین آمیز به مؤمنین و هر انسان دیگر، توهین به مقدسات و باورهای دینی، توطئه علیه اسلام و حاکمیت دینی، توهین به شخصیتهای الهی و معنوی، مانند: پیامبران و امامان علیهم السلام ، خرید و فروش کالاهای حرام و غصبی، خرید و فروش کتابهای گمراه کننده و غیر اینها کاملا مخالف است.
آزادی تعریف شده در اسلام با توجه و رعایت بعد مادی و معنوی انسان مطرح است؛ اما در لیبرالیسم فقط مصالح مادی و بعد غیرالهی و غیرمعنوی (حیوانی) مورد توجه است.و همچنین اسلام بر خلاف نظر لیبرالها (که بر انسان مداری تأکید دارند) بر خدامداری تأکید کرده، حق قانون گذاری و حاکمیت را مختص به خداوند می داند و سیاست و حاکمیت را جدای از دین نمی شمارد. بنابراین، هیچ سنخیتی بین اصول و مبانی اسلام با اصول و مبانی لیبرالیسم وجود ندارد.اسلام آزادی انسان از هر گونه بردگی جسمی و فکری را می پذیرد و تنها راه دستیابی به آزادی و حریّت واقعی را پرستش خداوند می داند.قرآن میگوید، انسان موجودی مختار و آزاد است و سرنوشتش به دست خود او است.هر کس میخواهد ایمان آورد و هر کس میخواهد کافر شود، ولی در برابر راهی که برمیگزیند،مسئولاست. ایندیدگاهمطابق باحکمتالهی در کسبپاداشاخروی است. از اینرو، آزاد بودن انسان دراعمالورفتار، نقطه قوّتآفرینشاو است. بنابراین، اصلآزادی در اسلامپذیرفته شده است هر چندمؤمنان، آزادی خود را درچارچوب حدود و قوانین الهی جای میدهند. از نظرگاه اسلامی، انسان برای تکامل و رشدآزاد است تا بتواند سعادتمند شود. در این راه باید به آموزههای دینی پایبندی کند. آزادی حیوانی- یعنیآزادی مطلقشهوتو هوا وهوسودنیاپرستی- موردتأییداسلام نیست.
درصورتی که واژه آزادى در لیبرالیسم به معناى «اباحىگرى» است نه به معناى استقلال از یوغ خودکامگان که در فرهنگ ما رایج است.
در خاتمه به بیان بسیار مهم از مقام معظم رهبری(مدظله العالی) جلب مینماییم: :«یکى از چیزهائى که در هر حرکت عمومى و در هر نهضت لازم است، این است که بر اساس تفکرات و مبانى پایهاى این نهضت و این جریان، هم بایستى «واژهسازى» بشود، هم بایستى «نهادسازى» بشود. وقتى یک فکر جدید - مثل فکر حکومت اسلامى و نظام اسلامى و بیدارى اسلامى - مطرح می شود، مفاهیم جدیدى را در جامعه القاء می کند؛ لذا این حرکت و این نهضت باید واژههاى متناسب خودش را دارا باشد؛ اگر از واژههاى بیگانه وام گرفت، فضا آشفته خواهد شد، مطلب ناگفته خواهد ماند.
ما مردمسالارى را قبول داریم، آزادى را هم قبول داریم، اما لیبرالدموکراسى را قبول نداریم. با اینکه معناى لغوى «لیبرالدموکراسى»، همین آزادى و همین مردمسالارى است، اما واژهى لیبرالدموکراسى در اصطلاح مردم عالم، در معرفت و شناخت مردم عالم، با یک مفاهیمى همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم؛ نمیخواهیم آن اسم را بر روى مفهوم پاکیزه و سالم و صالح و خالصِ خودمان بگذاریم؛ لذا ما براى نظام مطلوب خودمان، اسم جدید می گذاریم؛ می گوئیم مردمسالارى اسلامى، یا جمهورى اسلامى؛ یعنى نام جدید انتخاب میکنیم. یا براى تقسیم درست ثروت و استفادهى همگان از ثروتهاى عمومى، که یکى از اهداف والا و اساسى اسلام است، از واژهى «سوسیالیسم» استفاده نمیکنیم. با اینکه سوسیالیسم هم از لحاظ معناى لغوى ناظر به همین معناست، لیکن با یک مفاهیم دیگرى همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم؛ با یک واقعیتهائى در تاریخ و در جامعه همراه شده که ما آنها را قبول نداریم. لذا ما به جاى استعمالات و اصطلاحاتى که بین چپروها و مارکسیستها و اینها معروف بود، اصطلاح «استکبار» را، اصطلاح «استضعاف» را، اصطلاح «مردمى بودن» را مطرح کردیم و آوردیم. ما آوردیم، یعنى انقلاب آورد، نه اینکه اشخاص خاصى در این زمینه تأثیر حتمى و قاطعى داشته باشند.»[1]
منابع:
1- آربلاتسر، آنتونی؛ ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، عباس فجر( ترجمه)، تهران، نشر مرکز ، 1367، ج اول.
2- آقابخشی، علی و مینو افشاری راد؛ فرهنگ علوم سیاسی، تهران، نشر چاپار، 1379، چاپ اول.
3- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، 1373، چاپ نهم.
4- آشنایی با مکاتب و اصطلاحاتعقیدتی و سیاسی، وزارت آموزش و پرورش . دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی،1369.
5- امیری، جهاندار، لیبرالیسم ایرانی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388.
6- اردستانی سلیمانی، عبدالرحیم، مسیحیت، قم، انجمن معارف اسلامی ایران، 1381.
7- براتعلی پور، مهدی؛ لیبرالیسم، قم، انجمن معارف اسلامی ایران، 1381، چاپ اول.
8- بصیرنیا، غلامرضا؛ نسبت دموکراسی و مکتبهای سیاسی، قم، دفتر نشر معارف، 1381، چاپ اول.
9- بشیریه، حسین؛ تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن بیستم، تهران، نشر نی، 1379، چاپ دوم، جلد دوم.
10- براون، کالین، فلسفه و ایمان مسیحی، طاطاوس میکائلیان، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1375.
11- رحیم پور، حسن، بررسی مبانی نظری لیبرالیسم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، 1375.
12- رهنمایی، احمد، غرب شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، 1382.
13- زرشناس، شهریار، اشاراتی درباره لیسرالیسم در ایران، تهران، کیهان، 1377.
14- سایت مقام معظم رهبری (مدظله العالی)بیانات معظم له در تاریخ (22/7/1390)
15- صلاحی، ملک یحیی؛ اندیشههای سیاسی غرب در قرن بیستم، تهران، نشر قومس، 1383، چاپ دوم.
16- علیزاده، حسن؛ فرهنگ خاص علوم سیاسی، ج اول، تهران، انتشارات روزنه، 1377.
17- علی بابائی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی آرش، تهران، آشتیان، 1382.
18- قوام، عبدالعلی؛ روابط بین الملل، نظریهها و رویکردها، تهران، نشر سمت، 1384، چاپ اول.
19- قنبری، آیت، نقدی بر اومانیسم و لیبرالسیم، قم، فراز اندیشه، 1383.
¤ نویسنده: موسی مباشری