3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
ارتباطات ورشدوتوسعه
ارتباط جمعی به صورت یک عامل بسیار بزرگ می تواند در مسئله رشد و عمران دخالت کند و اطلاعات و نگرش های لازم و بایسته را در حد قابل تصوری در یک محدوده وسیع نشر و توسعه بدهد. در اعمال سیاست های مختلف جامعه کشورهای جهان سوم باید جامعیت را در نظر داشت یعنی سیاستی را ارائه کرد که منابع موجود دراختیار دولت به بهترین نحو برای پیشبرد اهداف توسعه به کار گرفته شود. نقش ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی به عنوان حلقه اتصال بین دنیای قدیم به دنیای جدید و یا بین سنت و مدرنیته از اهمیت بسزایی برخوردار است و نقشی اساسی را در توسعه کشورها بازی می کند، حرکت از مرحله سنتی به مرحله گذار و سپس به مرحله جامعه نوین، همواره با تغییر نظام های سنتی به نظام های نوین همراه بوده است. همه جنبه های ارتباطات و ترجیحا خود رسانه های جمعی عوامل اصلی مشارکت سیاسی اند، اطلاعات در دوران تغییر و تحول فرهنگ، نقش بسیار مهم و برجسته ای را برعهده دارد و بین رشد و توسعه سیستم ارتباطی و رشد اجتماعی و اقتصادی رابطه تاثیر و تاثر بسیار نیرومندی را می توان احساس کرد.[1]
معمولا در کشورهای جهان سوم حلقه گمشده ای در یکی از ساختارهای اجتماعی آنها وجود دارد و تناسبی بین توسعه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و توسعه ارتباطی دیده نمی شود، شرط لازم برای توسعه جامع، پیشرفت هر کدام از اینها در یک قالب مشخص و معین می باشد، گسترش نظام ارتباطی باید همراه با ایجاد نظام رقابتی مبتنی بر تحرک کلیه بخشها باشد، گروهی آموزش و گروهی دیگر سرمایه گذاری را عامل توسعه می دانند، متاسفانه غالبا توسعه هرکدام از اینها یک بعدی صورت می گیرد که خود باعث ایجاد معضلی برای آن کشور می گردد.
ارتباطات و بررسی های علمی
از جمله پژوهشهائى که درباره? نقش و وسایل ارتباط جمعى در توسعه صورت گرفته است، مىتوان از پژوهش مربوط به دانیل لرنر آمریکائی، تحت عنوان "گذر از جامعه سنتی: نوسازى خاورمیانه" نام برد. او در سالهاى 1951-1950 از سوى مؤسسه? تحقیقات اجتماعى دانشگاه کلمبیا مسئولیت انجام پژوهشى را در کشورهاى خاورمیانه بر عهده گرفت. او در این پژوهش 1600 نفر از میان مردم کشورهاى (ایران، مصر، ترکیه، سوریه، لبنان، و اردن) را بهعنوان جامعه? نمونه انتخاب کرد و براساس آن، پرسشهائى پیرامون چگونگى استفاده از وسایل ارتباط جمعی، بهویژه رادیو، سینما و مطبوعات تنظیم کرد. هدف اصلى از این پژوهش آن بود که نشان دهد، استفاده از وسایل ارتباط جمعى تا چه اندازه مىتواند نگرش و عقیده? مردم را نسبت به توسعه? سیاسى و اقتصادى و ملى این کشورها تغییر دهد. نتایج بهدست آمده نشانگر آن بود که در جریان تحول خاورمیانه، دو مرحله وجود دارد : الف- حرکت از مرحله? سنتى به مرحله? گذار و ب- حرکت از مرحله? گذار به مرحله جامعه? نوین، بدین صورت که:
1. شهرنشینی، باسوادی، آموزش و رسانههاى جمعی، انسانهاى سنتى جهان سوم را در معرض جنبههاى مختلف زندگى نوین، براساس الگوى جدید رفاهى و ابزارهاى نوین براى خشنودى انسانهاى نو قرار مىدهد.
2. این تجربیات، در نگرشها و هنجارهاى انسانهاى سنتی، تغییراتى پدید مىآورد و موجب بالا رفتن سطح آرزوها و انتظارات آنها مىشود.
3. توانائى و ظرفیت یک جامعه? در حال گذار براى برآوردن آرزوها و انتظارات و توقعات مردم، سرخوردگى و ناکامى بىثباتى و نارضایتى در جامعه پدید مىآید" .
از نظر لرنر، براساس الگوى نوگرای، حرکت از مرحله? سنتى به مرحله? گذار و سپس حرکت از مرحله? گذار به مرحله جامعه? نوین، همواره با تغییر نظامهاى سنتى به نظامهاى نوین و نه بالعکس همراه بوده است. او بر آن است که تفاوت این دو نظام در اینجا است که ارتباطات بین فردى سنتی، به تقویت نگرشها و آداب سنتى مىانجامد؛ حال آنکه ارتباط جمعی، مهارتها، نگرشها و رفتارهاى تازه را مىآموزد. بنابراین، رسانههاى جمعی، تقویتکنندگان تحرّ کند و این امر به این معنا است که رسانههاى جمعی، در برابر مخاطبان فزاینده? خود، هم از ظرفیت برقرارى ارتباط با "نوع تغییر" و هم از ظرفیت برقرارى با "امکان تغییر" برخوردار هستند. لرنر بر این باور است که میان شاخص رسانهاى نوگرائى و سیر نهادهاى اجتماعی، نوعى کنش متقابل وجود دارد.
نظر لرنر دایر بر اینکه دسترسى رسانهها جمعی، پیششرط مشارکت در جامعه? نوین بوده و رسانههاى جمعی، مستقیماً بر نگرشها و رفتارهاى فردى تأثیر مىگذارند نه تنها از سوى منتقدان الگوى سنتی، بلکه حتى از سوى بررسىکنندگان الگوهاى ارتباطى و توسعه? لیبرالى سرمایهدارى نیز به چالش فرا خوانده شده است. براى نمونه، در حالى که "لوسیان پای" (LUCIAN PAE )، معتقد بود که همه? جنبههاى ارتباطات و ترجیحاً خود رسانههاى جمعى عوامل اصلى مشارکت سیاسى هستند، "اتیل دوسولاپول" (ETHIEL DESOLA POOL )، به این موضوع که رسانهها به همان اندازه در تغییر نگرشها و مهارتها مؤثر هستند، بدبین بود.[2]
بنابراین، نتیجهگیرى لرنلر را از تحقیقاتى که انجام داده، مىتوان عبارت از این دانست که ارتباط جمعی، بهصورت یک عامل بسیار بزرگ تکثیرکننده مىتواند در مسئله رشد و عمران دخالت کند و اطلاعات و نگرشهاى لازم و بایسته را در حد غیرقابل تصورى به سرعت و در یک محدوده وسیع، نشر و توسعه بدهد.
لرنر و سایر کسانى که این مسئله بسیار مهم را مورد بررسى قرار دادهاند، دریافتهاند که بین دو موضوع رشد اقتصادى و رشد مسائل ارتباطی، از نظر آماری، ارتباط بسیار زیادى وجود دارد. به عبارت دیگر، با سرعتى که درآمد سرانه? ملى مردم یک کشور افزایش مىیابد و افراد بیشترى به سوى زندگى شهرى و امکانات ویژه? آن روى مىآورند و از نعمات اجتماع صنعتى برخوردار مىشوند. تقریباً با همان سرعت، بر میزان طبقه? باسواد افزوده مىشود و در نتیجه، روزنامه، طرفدار زیادترى پیدا مىکند و مردم از وسائل ارتباط جمعی، مانند گیرندههائى رادیوئى و تلویزیون نیز بیشتر استفاده مىکنند.[3]
دویچ من در پژوهشى که در یک روستاى توسعه نیافته انجام داده، تأثیر متغیرهائى مانند سن، بُعد خانواده و سطح آموزشى را بررسى کرده است. او در نهایت نشان داده است که همبستگى خاصى بین متغیرهاى پیشین و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعى وجود دارد. او ملاحظه کرده است که رابطهاى نزدیک نیز بین میزان استفاده از این وسایل و متغیرهاى پسین، نظیر زمان لازم براى پذیرش بعضى نوآورىها وجود دارد. از جانبى نیز به نظر او اشتباه خواهد بود، اگر بیسوادى را مانعى بزرگ در برابر اشاعه? اطلاعات از طریق مطبوعات تلقى کنیم؛ زیرا در روستاهائى که بیشتر جمعیت آن را بىسوادان تشکیل مىدهند، چند فرد باسواد روزنامهها را مىخوانند و سپس آنچه را که خواندهاند، براى دیگران نقل مىکنند و همین روند در کانون خانواده صورت مىگیرد. پس خانوار (مجموعه? افرادى که در یک واحد مسکونى زندگى مىکنند)، بهعنوان واحدى اساسى بیش از فرد در بررسىهاى مربوط به چگونگى استفاده از وسایل ارتباط جمعى حائز اهمیت است. راجرز نیز این نظریات را تائید کرده و به سهم خود، آنها را بر متغیرهاى پیشین که پیشبینى میزان استفاده از وسایل ارتباط را ممکن مىسازد، پرورش و مختلط بودن شهرها را نیز مىافزاید. گذشته از این نشان مىدهد که میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعى نیز به نوبه? خود، مىتواند پیشبینى میزان همدردى شناخت سیاسی، آرمانهاى تحصیلى و خلاقیت را ممکن سازد.[4]
گرینبرگ در 32 کشور که موضوع مطالعه? او بودند، در بین دو مسئله سواد و درآمد سرانه? 72 درصد و بین درآمد سرانه و توزیع روزنامه? یومیه 66 درصد ارتباط پیدا کرد. هاربین ... گزارش کرد که بین میزان ثبت نام اطفال و جوانان در مدارس متوسطه و دانشگاهها و درآمد سرانه? ملی، ارتباطى معادل 880 درصد وجود دارد.
[1] . ارتباطات فراملی و جهان سوم، اثر جرالد ساسمن و جان ای لنت، ترجمه طاهره ژیان احمدی انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها
[2] . مولانا، حمید "گذار از نوگرائی" ترجمه? یونس شکرخواه، ص 84-83، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، تهران، 1371.
[3] . رشیدپور، ابراهیم "ارتباط جمعى و رشد ملی" ص 150-149، انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعى دانشگاه تهران، 1348.
[4] . کازنو، ژان "جامعهشناسى وسایل ارتباط جمعی" ترجمه? دکتر باقر ساروخانی، دکتر منوچهر محسنی، انتشارات اطلاعات، تهران، ص 324،1367.
¤ نویسنده: موسی مباشری