![]() |
3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
![]() |
بسمه تعالی
موضوع مقاله: بزرگترین ومهمترین مشکلات جهان اسلام از دیدگاه رسول اکرم در خطبه غدیر
نویسنده : موسی مباشری
مقدمه
با بررسی خطبه و حدیث غدیر و وقایع قبل و بعد از آن بخوبی این نکته روشن می شود که پیامبر اکرم (ص) مهمترین مشکل جامعه اسلامی صدر اسلام را مسئله ولایت وامامت مسلمین می دانسته ونگران این موضوع بعد از خود بوده است لذا از آنجایی که یکی از دغدغه های پیامبر اسلام (ص) بحث امامت حضرت علی (ع) وتداوم آن بوده است به خوبی به این مسئله توجه داشته وتصریح می فرماید که امامت ادامه دارد « ... سپس بعد از من علی ولی شما و امام شما به فرمان خداست . سپس امامت در نسل من از فرزندان علی تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید , می باشد. » مخالفان نیز این را به خوبی فهمیده بودند. لذا از همان آغاز تلاش کردند(و در حدی موفق شدند) که داستان غدیر را تاویل نمایند , چرا که اگر فقط امامت امیر مومنان بود , ممکن بود به نوعی آن را پذیرا شوند , ولی آنچه ترس داشتندو دارند , ادامه کار , و تداوم امامت و ولایت در طول تاریخ است که سخت مخالفان را خلع سلاح می کرده است . بنابراین به شدت در مقابل آن قرار گرفتند و ازاول زیر بار نرفتندتا جلوی استمرار آن را نیز بگیرنددر این مقاله این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.
غدیرخم
غدیر در لغت به معنای آبریز و مسیل، و غدیر خم در جغرافیا، نام محلی است که به خاطر وجود برکهای در این محل، که در آن آب باران جمع میشده است، به این نام (غدیر خم) شهرت یافته است. غدیر در 3 - 4 کیلومتری جحفه واقع شده و جحفه در 64 کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقاتهای پنجگانه میباشد. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا میشود. غدیر خم به علت وجود مقداری آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان واقع میشد اما دارای گرمایی طاقت فرسا و شدید بود.
واقعه غدیر
پیامبر اکرم بنا بر امر الهی، در سال دهم هجرت تصمیم به زیارت خانه خدا و بجاآوردن حج نمودند؛ لذا مردم را از این امر مطلع کردندو حتی برای آگاه نمودن اهالی مناطق مختلف، قاصدانی را به آن شهرها گسیل داشتند. فرستادگان حضرت نیز همانگونه که وجود مقدس رسول اکرم خود اعلام نموده بودند، این پیام را به مردم رساندند که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است. هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد، بر او لازم است که پیامبر اکرم را در این سفر همراهی نماید. گرچه رسول اکرم با همراهی عدهای از اصحاب خویش پیش از این، اعمال عمره مفرده را انجام داده بودند، اما این نخستین بار و تنها مرتبهای در طول حیات طیبه پیامبر اسلام بود که بنا بر امر الهی، حضرت تصمیم به بجایآوردن و تعلیم مناسک حج گرفتند. پس از این اعلام، جمعیت کثیری در مدینه جهت همراهی با رسول خدا و بجای آوردن اعمال حج، مجتمع گشتند. مورخان و صاحبنظران از این سفر رسول خدا با عنوان حجةالوداع، حجةالاسلام، حجةالبلاغ، حجة الکمال و حجة التمام یاد مینمایند.
رسول اکرم (ص)با پای پیاده و در حالیکه غسل نموده بودند، در روز شنبه 24 یا 25 ذیقعده به همراه همراهان خود و اهلبیت گرامیشان و عامه مهاجرین و انصار و جمعیت کثیری که گرداگرد حضرت اجتماع کرده بودند، به قصد بجای آوردن مناسک حج از مدینه خارج گشتند. تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بین 70000 تا 120000 (و حتی برخی بیشتر از 120000) نقل نمودهاند؛ اما افراد بسیاری به غیر از این عده، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهرهای دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند، به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا را همراهی نمودند. امام علی (ع)، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به جانب یمن فرستاده شده بودند؛ اما هنگامی که از تصمیم پیامبر (ص)برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر، آگاه گشتند، به همراه عدهای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک، به رسول اکرم (ص)ملحق شدند.
رسول خدا (ص)و همراهیان آن حضرت، در میقات مسجد شجره مُحرم گشتند و بدین ترتیب اعمال حج را آغاز نمودند. گرچه اصول و کلیات مناسک حج قبلا و به هنگام نزول آیات مربوطه، توسط رسول اکرم توضیح داده شده بود، اما در این سفر، پیامبر این اعمال را به طور عملی برای مردم آموزش داده و جزئیات را برای آنان تبین نمودند و در مواقف گوناگون، با ایراد خطابه، مردم را نسبت به سایر تکالیف الهی و وظایف شرعیشان آگاهی بخشیدند.
سرانجام اعمال حج، پایان یافت و پیامبر اکرم به همراه جمعیت کثیری که ایشان را همراهی مینمودند، شهر مکه را ترک نمودند و رهسپار مدینه شدند که در بین راه به محل غدیر خم رسیدند.
هنگامی که رسول اکرم(ص) در روز 5شنبه 18 ذیالحجه به وادی غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام، مصر و عراق از میان جمعیت، جبرئیل امین از جانب خداوند بر ایشان نازل گردید و آیه: « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس »را نازل نمود و از جانب حق تعالی، رسول اکرم (ص)را امر نمود تا حکم آنچه را که در قبل بر پیامبر درباره امام علی (ع)نازل گشته بود، به مردم ابلاغ نمایند. در این هنگام، پیشتازان کاروان و افرادی که جلوتر حرکت مینمودند، حوالی جحفه رسیده بودند. رسول اکرم پس از نزول آیه، دستور توقف کاروانیان را صادر نمودند و امر فرمودند تا آنانی که پیشاپیش حرکت مینمودند، به محل غدیر بازگردند و افرادی که در پس قافله، عقب مانده بودند، سریعتر به کاروان در این وادی، ملحق شوند. همچنین به چند تن از صحابه دستور دادند تا فضای زیر چند درخت کهنسال را که در آن محل قرار داشتند، آماده نمایند؛ خارها را از زمین برکنند و سنگهای ناهموار موجود در زیر آن درختان را جمعآوری نمایند. در این هنگام، زمان به جای آوردن نماز ظهر فرارسید و رسول اکرم (ص)فریضه ظهر را در گرمای شدید، به همراه جمعیت کثیر حاضر، ادا نمودند. شدت گرما در وادی غدیر به حدی بود که اشخاص، گوشهای از ردا و لباس خویش را برای در امان بودن از شدت تابش آفتاب، بر سر میافکندند و مقداری از آنرا برای کاستن از شدت گرمای شنها و سنگها، در زیر پای خویش میگستردند. برای رسول خدا نیز پارچهای بر روی شاخسار آن درختان کهن افکندند تا مانعی در برابر حرارت موجود و تابش خورشید، ایجاد نمایند. هنگامی که حضرت از نماز فارغ گشت، از جهاز شتران، در همان محلی که به فرمان رسول خدا (ص)توسط صحابه آماده شده بود، منبری ساختند و وجود مقدس پیامبر اکرم (ص)بر فراز آن در آمدند و شروع به ایراد خطبه، با صدایی بلند و رسا نمودند؛ در حالیکه جمعیت فراوان همراه پیامبر، بر گرداگرد حضرت جمع گشته بودند و به سخنان نبیاکرم (ص)گوش فرا میدادند و برخی از افراد نیز برای آنکه همگان از کلام رسول خدا (ص)مطلع گردند، سخنان آن حضرت را با صدایی بلند برای افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار مینمودند دراین مراسم پیامبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) را بعنوان ولی امر مسلمین وامامت امت اسلامی معرفی کردند.
ولی امر مسلمین وصی پیامبر (ص)
خاتم الأنبـیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز پیـامبری نو ظهـور و جدای از پیامبـران پیشیـن نبود تا امت خویـش را بـدون تعییـن "وصی" و "ولی امر" رها سازد. او همان کسی است که جامعه اسلامی کوچک مدینه را به هنگام غیبت خویش، یک لحظه هم بدون رهبر رها ننمود و هر بار که شهر مدینه را حتی برای مدتی کوتاه ترک می نمود، شخصی را به جانشینی خویش منصوب می داشت. آری، محال است که خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر رسولان خدا، جامعه اسلامی را برای همیشه تاریخ رها سازند و "ولی امر" پس از خود را تعیین ننمایند. نه تنها پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رهبر جامعه و وصی خویش را معین نمود، بلکه از این جهت نیز شباهتهای شگفت انگیزی با پیامبران دیگر دارد. به عنوان نمونه، همانگونه که ذکر شد، یوشع بن نون با موسی در "طور سینا"بود و به گوساله پرستی آلوده نگردید و خداوند به موسی فرمان داد تا او را وصی پس از خود گرداند تا بندگان خدا همانند گوسفندان بی شبان نباشند.
امام علی (علیه السلام) نیز با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در "غار حرا" بود و هرگز به بت پرستی آلوده نگردید. همانگونه که موسی از جانب پروردگار مأمور گشت تا در حضور مردم، وصی خویش را معرفی کند، خداوند خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) را نیز فرمان داد تا در بازگشت از "حجة الوداع"، امام علی (علیه السلام) را فراروی حاجیان، "ولی امر" امت پس از خود تعیین نماید و امت را پس از خویش بدون صاحب رها نسازد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در "غدیر خم" این فرمان را با صدائی رسا اعلام داشت و علی (علیه السلام) را ولی عهد پس از خود قرار داد. بدین طریق آنچه که درباره همانندی امت با بنی اسرائیل فرموده بود که: "هر چه بر بنی اسرائیل رسید، بر امت من نیز می رسد"، راست و صادق آمد.
¤ نویسنده: موسی مباشری
تأکید برولایت
آنچه از انطباق گفتار علمای لغت وبرخی از بزرگان در معنای لغت ولی با اندیشه شیعی ذکر شد چنین بدست می اید که این برداشت شیعه از حدیث غدیر با آنچه که در عصر نزول وحی مردم از این واژه فهمیده اند نیز انطباق دارد وشواهدی را که ما براین فهم اشاره خواهیم نمود درستی آن را بیشتر نمایان خواهد نمود. از دیدگاه نظریه شیعی شواهد وقرائنی در این حدیث وجود دارد که تردیدی باقی نمی گذارد براینکه واقعه غدیر به منزله یک اعلام رسمی برخلافت حضرت علی(ع) بوده است. فراخوانی یک جمعیت انبوه از مسلمین در مهم ترین کنگره سالیانه جهان اسلام که از اقصی نقاط مختلف ممالک اسلامی در آن مکان جمع شده اند بهترین فرصتی است که مهمترین مسئله مرتبط با آینده جهان اسلام در آن مطرح شود. و چه چیزی مهمتر از موضوع امامت ورهبری امت اسلامی آن هم در واپسین روزهای عمر مبارک رسول خدا(ص) می توانست باشد؟ نمی توان پذیرفت که صرف محبت به شخصی هرچند امام علی (ع) باشد دارای چنان جایگاهی باشد که نیازمند به این حرکت عظیمی باشد که در آن روز گرم آنان را گرد هم آورد.
ولی تعیین مرجعیت دینی ورهبری وزعامت امت اسلامی آن هم درآخرین روزهای عمر پیامبر اکرم (ص) می توانست چنین اجتماع عظیمی را برای آن طلب نماید. سبط ابن جوزی حنفی متوفای قرن هفتم می نویسد: سیره نویسان اتفاق دارند که حادثه غدیر در بازگشت پیامبر اسلام (ص) از حجه الوداع در هیجدهم ذی حجه با حضور انبوهی از اصحاب که شمارشان صد وبیست هزار نفر بود رخ داد ورسول خدا(ص) فرمود: « من کنت مولاه فعلی مولاه» وی درادامه همین سخن ده معنای محتمل برای کلمه مولا را ذکر نموده ودرباره نه معنای آن مناقشه نموده و تنها معنای دهم یعنی همان «اولی بالشیء» راتایید می کند و می گوید: « ان جمیع المعانی راجعه الی الوجه العاشر» این آماری که ابن جوزی به نقل از سیره نویسان ذکر کرده ویا هرآمار کمتر از آن که دیگر مورخان آورده اند رقمی بس بالاست که برای آن یک مستمسک وتوجیه مهمی را می طلبد.
انتصاب امام علی (ع) به مقام ولایت وامامت
دومین قرینه ای که درضمن حدیث غدیر می تواند شاهدی برمدعای شیعی باشد آنست که برخی از محدثین ضمن طرح حدیث غدیر اشاره کرده اند که پیامبر اسلام(ص) با سوالی که قبل از بیان ومعرفی علی (ع) از مومنین وحاضران پرسیدند. معنی مولا را نیز روشن نموده اند. فرمودند: « الست اولی بکم من انفسکم؟» آیا من از شما به خودتان درتصرف امور اولی نیستم؟ که همه جواب دادن «قالوا: بلی» وسپس موضوع معرفی حضرت علی (ع) به عنوان امام را بیان فرمودند. سبط بن جوزی حنفی در ذیل روایت مذکور می نویسد: « ودل علیه ایضاً قوله (ص) : الست اولی بالمومنین من انفسهم؟ وهذا نص صریح فی اثبات امامته وقبوال طاعته» پس از ابلاغ پیام بزرگان صحابه واز جمله در راس همه آنان خلیفه اول ودوم به علی (ع) تبریک گفتند وطبق اکثر نقلهای محدثین ومورخین اسلامی خلیفه دوم با این عبارت تهنیت به حضرت علی (ع) گفت : « بخ بخ یا اباالحسن اصبحت مولای ومولی کل مومن ومومنه»
از این بیان خلیفه دوم برمی آید که تلقی وبرداشت حاضران از جمله کلمه مولا در آن عصر همان مساله سرپرستی ورهبری جامعه بوده است وچنین تهنیتی از بزرگان با این معنی سازگارتر است.
خطیب بغدادی درتاریخ خود به سند صحیحی نقل می کند که ابوهریره گفت : « من صام یوم ثمانی عشر من ذی الحجه کتب له صیام ستین شهراً وهو یوم غدیر خم لما اخذالنبی(ص) بید علی بن ابی طالب فقال: الست ولی المومنین؟ قالوا: بلی یا رسول الله قال: من کنت مولاه فعلی مولاه. فقال عمربن خطاب. بخ بخ لک یا ابن ابی طالب، اصبحت مولای ومولی کل مسلم.» دراین نقل خطیب بغداید به هردو قرینه اشاره شده است یعنی هم سوال پیامبر از ولایت خود برمومنین واقرار از آنان وهم تهنیت خلیفه دوم به علی(ع) پس از انتصاب به مقام ولایت وامامت که این دو قرینه معنای اولی به تصرف را در حدیث غدیر روشن می نماید.
آینده نگری در امر امامت
مهمترین نکته ای که این خطبه در خود نهفته دارد، ارتباط تنگاتنگ سه ولایت الهی، نبوی و علوی است.
"خطبه غدیر" در بردارنده اسراری است که ضرورت هدایت بشر و سعادت جوامع اسلامی را می توان در آن تفسیر کرد. این خطبه، از یک امر حیاتی که حافظ اسلام و مسلمانان از آسیبهاست سخن می گوید و آن امر حیاتی "امامت"است. حل مشکلات جهان چه در صدر اسلام و چه در زمان حاضر و چه آینده و کمال انسانی، در عمل به دستورات این خطبه نهفته است.چراکه مقدمه خطبه غدیر، توحید، عصاره آن موعظه و احکام متن آن تثبیت امامت و نتیجه اش سعادت وکمال انسان است. مراجعه به فرازهایی از این خطبه شریفه نشان می دهد که پیامبر اسلام(ص) در این خطبه مفاهیم اصلی فرهنگ تشیع و عناصر اصلی اعتقادات شیعه در باب امامت را به روشنی بیان فرموده اند. به همین دلیل، می توان ادعا کرد هیچ کس درباره مبانی فکری شیعه، بیش از آنچه در این خطبه شریفه آمده، چیزی نگفته است. از آنجا که نبی گرامی اسلام(ص) اولین پایه گذار مفاهیم اساسی اعتقادات شیعه درباب امامت هستند، خطبه غدیر همواره مورد توجه امامان معصوم(ع) بوده و ایشان به توضیح و تفسیر آن پرداخته اند.
الهی بودن امامت وولایت
امام رضا(ع)در مورد انتخاب حضرت امام علی (ع)توسط پیامبر اکرم (ص)به امر خداوند متعال فرمودند: "پیامبر(ص) علی(ع) را به عنوان پیشوا و امام منصوب کرد، همه احتیاجهای امت را بیان کرد، هر که گمان کند خدای بزرگ دینش را کامل نکرده، قرآن را رد نموده و هر که قرآن را رد کند، به آن کافر گردیده است."(10)همچنین فرمودند: "کیست که توان شناسایی امام یا انتخاب امام را داشته باشد؟ هرگز... در این جا خردها گم گشته، خویشتن داریها بیراهه رفته، عقلها سرگردان شده و دیده ها بی نور گردیده و بزرگان کوچک شده و حکیمان متحیر و خردمندان کوتاه نظر و خطیبان درمانده و اندیشمندان نادان و شعرا وامانده و ادبا ناتوان و سخن دانان درمانده اند از این که بتوانند یکی از شؤون و فضایل امام را توصیف نمایند و همگی به عجز و ناتوانی خود اعتراف دارند. او کجا و انتخاب بشر کجا؟ او کجا و خرد بشر کجا؟ او کجا و همانندی برای او از کجا؟ ای عبدالعزیز، آیا می پنداری که امام در غیر خاندان پیامبر خدا یافت شود؟! به خدا که وجدانشان به ایشان دروغ گفته و آرزوی بیهوده در سر می پرورانند و می خواهند با عقل گم گشته و ناقص خود و با آرای گمراه کننده خویش، امام را نصب کنند... خداوند ایشان را بکشد، به کجا منحرف می شوند، قصد انجام کار سختی را کرده و دروغی را ساخته و پرداخته نموده اند و به گمراهی دوری افتاده و در سرگردانی فرورفته اند که با چشم بینا، امام را ترک کردند. "شیطان کردارشان را در نظر آنان آراست و از راه منحرفشان کرد، با آن که اهل بصیرت بودند." ایشان از انتخاب خدا و انتخاب رسول او و اهل بیتش رویگردان شده و به انتخاب خود گرویدند، در صورتی که قرآن ندا می کند: "پروردگارت هر چه خواهد بیافریند و انتخاب کند، اختیار به دست آنان نیست، خدا از آنچه با او شریک قرار می دهند منزه و والاست". چگونه ایشان قادرند امام را انتخاب کنند، در صورتی که امام عالمی است که نادانی ندارد، سرپرستی است که روی نمی گرداند، کانون قدس و پاکی و طاعت و زهد و علم و عبادت است. دعوت پیامبر اختصاص به او دارد. در دودمانش جای هیچ گونه طعن و سرزنش نیست.آیا "ایشان" مقام و منزلت امامت را در میان امت می دانند تا بتوانند او را خود انتخاب نمایند. همانا امامت ارزشش والاتر و شأنش برتر و منزلتش عالی تر و مکانش منیع تر و ژرفایش عمیق تر از آن است که مردم با عقل خود به آن رسند یا به آرایشان آن را دریابند و یا به انتخاب خود امامی منصوب کنند. امامت، مقامی است که خداوند عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلّت در مرتبه سوم، ابراهیم خلیل را به آن اختصاص داد و نامش را بلند و استوار نمود... سپس خدای متعال ابراهیم را شرافت بخشید و امامت را در فرزندان برگزیده و پاکش قرار داد... پس امامت همیشه در دورانهای متوالی در فرزندان او بود و از یکدیگر به ارث می بردند تا خدای تعالی آن را به پیامبر ما ارث داد. آن گاه پیامبر(ص) به فرمان خداوند آن را به علی(ع) واگذار کرد و سپس در میان فرزندان برگزیده اش که خداوند به آنان علم و ایمان داد، جاری شد... پس امامت تا روز قیامت تنها در میان فرزندان علی(ع) می باشد، زیرا پس از محمد(ص) پیامبری نیست... این نادانان از کجا و به چه دلیل برای خود امام انتخاب می کنند؟
ثمره ولایت پذیری
امام رضا(ع) با اشاره به پذیرش ولایت امیرالمومنین(ع) توسط شیعیان، که مهر ولایت را بر نامه اعمالشان ثبت نموده و این مجوز ورود به بهشت رضوان خواهد بود، می فرمایند: "(غدیر) روزی است که جبرئیل دستور می دهد: کرسی کرامت خدا را روبه روی بیت المعمور قرار دهید. آن گاه بالای آن رفته و فرشتگان تمامی آسمانها گرد او جمع شده، محمد(ص) را ستایش کرده و برای شیعیان و دوستداران امیرالمومنین(ع) و امامان(ع) آمرزش می خواهند."امام رضا(ع) بعد از بیان این مسأله که دین بدون ولایت و امامت علی(ع) ناقص است، به مسأله مهم دیگری اشاره می کنند که رضایت خداوند و خشنودی او بدون ولایت و عشق علی(ع) حاصل نمی شود. امام رضا(ع) با اشاره به بزرگداشت این روز به عنوان عید می فرمایند: (غدیر) روزی است که هر کس در آن روز، خدا را پرستش نموده و خانواده و خود و برادرانش را در وسعت قرار دهد، خداوند مال او را افزایش داده و او را از آتش رها می کند.
منابع:
1- قرآن
2- نهج البلاغه
3- احقاق الحق
4- صحیفة الرضا
5- معالم المدرستین ج2
6- من لا یحضره الفقهیه، ج 1
7- من لا یحضره الفقهیه، جلد 1
8- ماهنامه پاسدار اسلام ،شماره 289
9- جزوات خطبه غدیر
¤ نویسنده: موسی مباشری