سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که کرده وى او را بجایى نرساند نسب او وى را پیش نراند . [نهج البلاغه]
3  پایگاه اطلاع رسانی مباشر  4

3- برخورداری ازاصالت خانوادگی


      با توجه به اهمیت صلاحیت اخلاقی افراد، نقش خانواده نیز در پرورش خصال نیک و سجایای اخلاقی روشن می گردد. اگر صفات اخلاقی و پسندیده در نفس انسان ملکه نشوند هرگز مصدر افعال خوب واقع نمی گردند. روشن است که ملکه شدن یک صفت خوب به مدت زمانی طولانی نیاز دارد، و اگر افراد مورد گزینش از خاندان شریف و با فضیلت باشند، می توان تصور کرد که صفات اخلاقی در آن ها از سنین کودکی شکل گرفته و با دوام و ریشه دار در فرد وجود دارند. علاوه بر آن، صفات خوب و بد از طریق ارث به فرزند منتقل می شوند. اخلاق خوب و پسندیده یا زشت و نکوهیده معرّف پاکی وراثت یا بدی آن هستند. بنابراین، اخلاق نقش محوری در اداره امور دارد و اصالت خانوادگی در تأیید صلاحیت اخلاقی افراد نیز نقشی به مراتب مؤثرتر داراست. مولا علی(علیه السلام)به مالک اشتر می فرماید: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی انتخاب کن که... با حیا و از خاندان های پاکیزه و با تقوا باشند»


4- داشتن حسن شهرت


     در گزینش افراد، «قضاوت مردم» می تواند ملاک خوبی باشد; زیرا خوبی و بدی افراد از مردم پوشیده نمی ماند. وقتی مردم شخصی را به خاطر صفات خوبش می ستایند و در همه جا از او به نیکی یاد می کنند به گواهی و تصدیق آنان می توان اطمینان کرد. همچنین مردمی که به صداقت و دیانت و امانت داری معروفند هر گاه در مصادر امور قرارگیرند اعتماد و همکاری همه جانبه مردم را به سوی خود جلب می کنند. از سوی دیگر، اعتبار یک حکومت با حضور چهره هایی که امین مردم هستند بالا می رود و بهترین پشتوانه و دل گرمی نیز برای یک مسئول، اعتماد مردم نسبت به اوست; زیرا می داند که مردم حرف های او را صادقانه می پذیرند و در همه حال با او یک دل و یک زبان هستند. عکس آن نیز صادق است; یعنی اگر فردی که پایگاه مردمی ندارد یا صداقت و امانت داری او را عملا نیازموده اند، زمام امور مردم را به دست گیرد، مردم نه تنها به او اعتماد نمی کنند، بلکه از این عمل مسئولان مافوق به خشم نیز می آیند، و هر چه کار و مسئولیت فرد حسّاس تر باشد، خشم و ناراحتی مردم نیز بیشتر خواهد بود. از این روست که حضرت علی(علیه السلام) حسن شهرت و سوابق خوب افراد را (در عهدنامه مالک اشتر)، یکی از ملاک های گزینش معرفی می کند: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه... که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند... و آینده نگری آنان بیشتراست، انتخاب کن » بنابراین، افرادی که اهل تجربه بوده و در کشاکش کارها ساخته و پرداخته شده اند و نیز سابقه و حسن سابقه شان در اسلام، بیش از دیگران باشد و همچنین مدیر و دوراندیشند و در کارها و مسائل، عمیق و ژرف نگرند; شایستگی بیشتری در تصدّی امور دارند.



5- نداشتن سوء پیشینه


    امیر بیان علی(ع) از جمله معیار و ملاک را در گزینش مدیران و کارگزاران، گذشته درخشان و نداشتن سوء پیشینه دانسته و در مواردی به این مهم اشاره کرده است. در نامه به مالک اشتر، افزون بر طرح اصل مطلب، به آثار و نتایج آن نیز اشاره کرده است:«إنَّ شرَّ وزرائک مَنْ کان للأشرار قبلک وزیراً و مَنْ شرِکهم فی الاثام فلا یکوننّ لک بِطانَةً؛ فإنَّهم أعوانُ الأثمة و إخوانُ الظلمة و أنت واجدٌ منهم خیرَ الخلفِ ممَّن له مثلُ آرائهم و نفاذهم و لیس علیه مثل آصارهم و أوزارهم و آثامِهم ممَّنْ لمْ یعاونْ ظالماً علی ظلمه و لآاثماً علی إثمِهِ أوْلائک أخفُّ علیک مؤونةً و أحسن لک معونةً؛ بدترین وزیران تو کسی است که پیش از تو، وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنان شرکت داشته باشد. پس مبادا چنین افرادی، محرم راز تو باشند! زیرا که آنان، یاوران گناهکاران و یاری دهندگان ستمکارانند. تو باید جانشینانی بهتر از آنان داشته باشی که قدرت فکری امثال آنان را داشته، اما گناهان و کردار زشت آنان را نداشته باشند، کسانی که ستمکاری را بر ستمی یاری نکرده و گناهکاری را در گناهی کمک نرسانده باشند، هزینه این گونه افراد، بر تو سبک تر و یاریشان بهتر ... است.»شارح معتزلی، در شرح و تفسیر این قسمت، مطالبی را بیان کرده است، از جمله:علت اینکه امیر بیان، مالک اشتر را از گزینش افرادی که سوء سابقه (همکاری با ظالمان) داشته اند، منع کرده، عبارت است از اینکه گناه و ستم، برای چنین افرادی، ملکه شده و امکان ترک آن خیلی دور است.بنابراین یکی از صفات لازم در مدیران و زمامداران، نبود سوء پیشینه آنان است؛ چه اینکه سوء پیشینه، سبب می شود تا او، فاقد محبوبیت لازم در میان مردم باشد و نیز چه بسا عادات و حالت سویی که داشته، به صورت ملکه در او رسوخ کرده باشد و با به دست گرفتن مسؤولیت و قدرت، آن صفات ناشایسته، خودش را نشان دهد.


 


6- برخورداری از سلامت وتوانایی جسمی و روحی



    قدرت و توان مندی از دیگر ملاکهای گزینش مدیران و مسؤولان سازمانها و نهادهای مملکت است؛ زیرا، بدون توانایی جسمی، شخص، نمی تواند به انجام دادن وظایف خویش اقدام و بار سنگین مسؤولیت مدیریت را بر دوش کشد و آن را به سرمنزل مقصود برساند.ائمه، صلوات الله علیهم، بویژه امام علی(ع) در جا جای کلمات خویش، بر این واقعیت تأکید کرده اند. در اینجا، برخی از فرمایشهای امام علی(ع) گزارش می شود.آن حضرت، خطاب به مالک اشتر برای تعیین و گزینش مسؤولان و کارگزاران می فرماید:«و اجعل لرأس کلِّ أمرٍ من أُمورک رأساً منهم لا یقهرهُ کبیرها و لا یَتَشَتَّتُ علیه کثیرها؛
ای مالک! برای هر یک از کارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خود، مدیر و رییسی را تعیین کن، مدیری که دارای دو ویژگی باشد: بزرگی و عظمت کار، او را ناتوان و مغلوب نسازد و زیادی و تراکم کار، رنجورش نکند.»مولای متقیان، در مقام تبیین اوصاف لازم مدیران و رهبران دینی، در خطبه ای که در شهر مدینه ایراد فرموده اند، گفته اند:«أیها الناس! إنَّ أحق الناس بهذاالأمر أقواهم علیه؛
ای مردم! سزاوارترین اشخاص به خلافت، آن کسی است که در تحقق حکومت (و اهداف آن)، نیرومندتر از دیگران باشد.»آن حضرت، در نامه ای خطاب به محمد بن ابی بکر، جهت دلجویی و توضیح اینکه چرا او را از استانداری مصر برداشته و استاندارِ مکان دیگری قرار داده، به این نکته اشاره کرده است که اداره استان مصر، خارج از توان و قدرت او بوده است:«امّا بعد. فقد بلغنی مَوْجِدَتک من تَسْرِیحِ الأشتر إلی عملک و إنّی لمْ أفعل ذالک استبطاءً لک فی الجهد و لا ازدیاداً لک فی الجِدّ. و لو نزعتُ ما تحت یدک من سلطانک، لولَّیْتُک ما هو أیْسر علیک مؤونةً؛پس از یاد خدا و درود. به من خبر داده اند که از فرستادن اشتر به سوی محل استانداری ات، ناراحت شده ای. این کار را به دلیل کُند شدن و سهل انگاریت و یا انتظار کوشش بیشتری از تو انجام ندادم، بلکه اگر تو را از استانداری مصر عزل کردم، استاندار جایی قرار دادم که اداره آنجا بر تو آسانتر است.»امام علی(ع) در نامه به قثم بن عباس فرماندار مکه، او را از توطئه ای که فریب خوردگان معاویه، در ایام حج طراحی کرده بودند، آگاه می سازد و سپس او را توصیه می کند که قدرت و توان خود را نشان دهد:«فاقم علی ما فی یدیک قیام الحازم الصلیب ... و لا تکن عند النَّعماءِ بطراً و لا عند البأساء فشلاً؛ در برابر توطئه خائنانه ای که از طرف دشمن طراحی شده، باید در مسند مدیریت مکه، مقاوم و پایدار باشی ... نه به هنگام نعمتها، شاد، و نه به هنگام مشکلات، سست و ناتوان باشی.»
امام(ع) خطاب به مالک اشتر نیز مسأله قدرت و توان مندی مدیر و زمامدار را گوشزد می کند و می نویسد:«ثم أمور من أمورک لابد لک من مباشرتها منها إجابة عمالک بما یعیا عنه کتابک و منها إصدار حاجات الناس عند ورودها علیک بما تخرج صدور أعوانک؛ای مالک! در میان کارهای گوناگون و فراوان، کارها و مسائلی است که باید شخصاً انجام دهی. مثلاً آنجا که کارمندان دفاتر از انجام آن عاجزند و یا کارهایی همانند خواسته های مهم مردم که دستیارانت قادر به انجام آن نیستند.»
از این بیانات، اهمیت و جایگاه قدرت و توانایی مدیر نسبت به قلمروِ مسؤولیت و مأموریتش، به خوبی روشن می گردد و می توان گفت، مدیر، نه تنها قدرت جسمی باید داشته باشد، بلکه قدرتهای دیگری که برای انجام دادن مسؤولیت لازم است، مانند قدرت نوآوری و ابداع (ابتکار) و قدرت تبیین مسائل و مشکلات و نیازمندیها و قدرت بسیج و هدایت نیروهای انسانی و قدرت تصمیم گیری و قدرت پذیرش حق و تسلیم در برابر آن را باید داشته باشد.خداوند متعال، در قرآن کریم، یکی از ویژگیهای لازم در مسؤولان و مدیران نهادهای مملکتی را، توانایی و قدرت آنان برشمرده است.در باره شایستگی های حضرت موسی(ع) برای استخدام و قبول مسؤولیت، از زبان دختران حضرت شعیب، قوت و امانتداری را به شمار آورده است:
«قالت إحداهما یا ابت استئجرهُ إنَّ خیر من استئجرت القویّ الأمین؛یکی از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی را که می توانی استخدام کنی، آن کسی است که قوی و امین باشد.».»
در بعضی تفاسیر، این پرسش مطرح شده که «با توجه به اینکه دختران شعیب، برای بار نخست، موسی(ع) را می دیدند، از کجا به قوت و توانایی او پی بردند؟».در پاسخ گفته شده، آنان، دیدند که چگونه موسی با قدرت، چوپانان را از کنار چاه دور کرد تا آنان بتوانند از آب استفاده کنند. همین مطلب، در ضمن روایتی از علی بن ابراهیم نیز آمده است.در مقام توصیف حضرت لوط(ع) و تبیین ویژگیهای لازم رهبری جامعه، قدرت بدنی از امتیازات وی به شمار آمده است:«قال إنَّ الله اصطفاه علیکم و زاده بسطة فی العلم و الجسم؛پیامبر (آن گروه معترض) گفت: «خدا، او را بر شما برگزیده و او را در علم و جسم (قدرت)، وسعت بخشیده است.».»با توجه به اینکه این بخش از آیه، در مقام پاسخگویی به اعتراض کسانی که لوط(ع) را شایسته رهبری نمی دانستند ـ چون شرایط لازم از جمله ثروت را ندارد ـ بیان شده، از این رو بی گمان اوصافی که لوط بدان ها توصیف شده، از ویژگیها و شرایط لازم مدیران و زمامداران جوامع اسلامی خواهد بود.


¤ نویسنده: موسی مباشری



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 59
بازدید دیروز: 66
مجموع بازدیدها: 362149
 

»» درباره خودم
 

»» پیوندهای روزانه
 

»»فهرست موضوعی یادداشت ها
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
جهان تشنه معنویت
پیشنهاداتی جهت برگزاری مطلوب جلسات
وظایف مدیر آموزشی
موضوعات نهج البلاغه
دنیا از دیدگاه حضرت علی (ع) در نهج البلاغه
سیره پیامبر اعظم (ص) از دیدگاه دانشمندان جهان
تاثیرات فرهنگی اجتماعی مدارس قدیمی
افسردگی وراههای درمان آن
چگونگی بیعت حضرت علی (ع) با خلفا
ویژگی های مدیران وکارگزاران درقرآن کریم- 1
ویژگی های مدیران وکارگزاران درقرآن کریم- 2
پنجاه سئوال وجواب از قرآن
مقالات علمی دیگران
بررسی اهمیت وضرورت مشاوره وراهنمایی
نکات مهم در هنگام مطالعه
ناتوی فرهنگی و ضرورت توجه به آن
مهندسی فرهنگ
موفقیت وعوامل مؤثر آن
شبیخون فرهنگی
روابط عمومی موفق
بزرگترین مشکلات جهان اسلام از دیدگاه رسول اکرم در خطبه غدیر
پنجاه سئوال وجواب از قرآن
معیارهای گزینش مدیران
راهکارهای عملی برای کسترش حجاب وعفاف
هفته دفاع مقدس
موفقیت وعوامل مؤثر آن
آراء واندیشه های گروه طالبان
دست نوشته ها
امت واحده
ارتباطات ورسانه ها در جهان سوم
توسعه سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی
نقش نخبگان سیاسی در ایجاد سنت های سالم سیاسی
نظریه های امپریالیسم
بررسی اصول ومبانی لیبرالیسم
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» لوگوی دوستان من
 



-------------------------------------------

سفارش تبلیغ
صبا ویژن