سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کژی، با دانش راست می شود . [امام علی علیه السلام]
3  پایگاه اطلاع رسانی مباشر  4

نظریات مختلف در مورد نخبگان

    در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی، نخبه به گروههایی از افراد  جامعه که جایگاه یا مقام و منزلت سیاسی ، اجتماعی  ویا روحانی ویژه ای داشتند، یعنی کشیشان والامقام، ماموران عالیرتبه دیوانی، اشراف زادگان و فرماندهان نظامی اطلاق می شد. اما در سیر تطور واژه ای به مفهومی مبدل شد که از نظر معناشناسی تحولات معنایی وسیعی پیدا کرده است. هم اکنون نخبه بیشتر به کسانی گفته می شود که در رشته یا زمینه خاصی دارای تخصص یا مهارت بوده و در آن زمینه فعالیت داشته باشند...[1]

     شوارتس منتل بر این عقیده است که همه نخبه گرایان و نظریه پردازان نخبه گرایی از افلاطون تاثیر پذیرفته اند و در حقیقت پدر نخبه گرایی افلاطون است. اما دکتر حسین بشیریه معتقد است که پیشینه مفهوم الیت به اندیشه های ماکیاولی فیلسوف ایتالیایی باز می گردد.

    ماکیاولی در یک مفهوم کلی تمام فرایندهای اجتماعی را به واقعیتهای اساسی تفاوت میان نخبگان و غیر نخبگان ربط می داد. او در حقیقت الیت را به مفهوم گروههای حاکمه ای تلقی می کرد که برای پاسداری از مبانی قدرت ، اراده خود را آشکار می سازند.

    ویلفردو پاره تو بنیانگذار مکتب نخبه گرایی که کاربرد اصطلاح نخبگان بیشتر به او برمی گردد نخبگان را سرآمدان هر شاخه از فعالیت بشری می داند. در نظر پاره تو نخبگان و برگزیدگان مشتمل بر تمام کسانی هستند که دارای خصوصیاتی استثنایی و منحصر به فرد بوده و یا دارای استعدادها و قابلیت هایی  عالی در زمینه کار خود و یا در بعضی فعالیتها باشند. بنابراین پاره تو نخبگان را از اعضای ممتاز جامعه محسوب می کند، یعنی افرادی که بر اثر خصوصیات ممتازشان صاحب قدرت و یا شخصیت می گردند.

آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی مفهوم «نخبه» و «سرآمد» را چنین توصیف می کند:

«سرآمد از از ریشه لاتینی Eligere     به معنی گزیدن گرفته شده است. سرآمد به آنچه بهتر از دیگران و شایسته گزینش باشد اطلاق می شود. از واژه سرآمدان، فرهیخته ترین طبقات یک جامعه ، آنان که تواناترین افراد در اداره موثر جامعه و خدمت بدانند، برمی آید. در جوامع سنتی ، اشراف سرآمدان جامعه به حساب می آمدند و اساس برتری آنان را خاندان تشکیل می داد. در یک جامعه صنعتی، اساس گزینش سرآمدان را باید شایستگی احراز بیشترین توانایی و استعدادهای فکری و اخلاقی، سجایای لازم برای رهبری و درک معنی و مفهوم مسئولیت تشکیل دهد»

به باوار موسکا گروه نخبه شامل افراد و شخصیتهایی می شود که در یک جامعه با برخورداری از امتیازات اکتسابی و فطری خود در موقعیت برتری نسبت به سایرین قرار گرفته اند. و قابلیت به فعل درآوردن این امتیازات را نیز دارا می باشند.

    همچنین موسکا معتقد است که دو طبقه از مردم در جامعه حضور دارند: طبقه ای که حکومت می کند و طبقه ای که بر آن حکومت می شود. طبقه نخست که اقلیتی بیش نبوده، همه کارکردهای سیاسی را برعهده داشته و قدرت را در انحصار خود می گیردو از سود حاصل از قدرت ورزی لذت می برد. اما طبقه دوم اکثریتی را تشکیل می دهد که به وسیله طبقه اول کنترل می شود. در اصطلاح موسکا، طبقه سیاسی یا نخبگان بالفعل به کسانی اطلاق می شود که تمایل یا قدرت رقابت برای نفوذ بر جمع کثیری را دارند.

یکی دیگر از از نظریه پردازان سرشناس کلاسیک در باب نخبگان و از پیروان ماکیاولی روبرت میشلز می باشد. میشلز با طرح اصطلاح جدیدی به نام «قانون آهنین الیگارشی» از چگونگی انحصاری شدن تدریجی رهبری احزاب سیاسی در دست یک طبقه حرفه ای سخن به میان آورد. میشلز توضیح می دهد که چون مردم عادی کمتر به مسائل سیاسی رغبت نشان می دهند و در نهایت نقش ضعیف تری در پویش سیاسی بازی می کنند در حالی که اقلیتی کوچک که قابلیت سازماندهی دارد  قادر است که نهضت برپا کند و حتی حرکتهای انقلابی را نیز برعهده گیرد.

     در میان نظریه پردازان نسبتاً متاخر در باب نخبگان دو کتاب «انقلاب مدیران» و « ماکیاولیستها» اثر جیمز برنهام است که با توجه به تجارب نظامهای فاشیستی و متاثر از تحولات تکنولوژیک پس از جنگ جهانی دوم نوشته شده است و به نحوی در تلاش زنده کردن افکار و اندیشه های نخبه گرایانه پاره تو و موسکا می باشد. جهش اساسی مطالعاتی و تحقیقاتی نخبه گرایی جدید عملاً در ایالت متحده آمریکا و کشورهای اروپایی با انتشار آثار محققانی چون هارول لاسون ، ریمون آرون، کارل فردریش ، هانس درایتسل، سیمومارتین لیپست، پوتنام، جان نیکل، تی، بی باتامور، سی رایت میلز و رابرت دال شروع شد. همه این پژوهشگران از اندیشه های پاره تو و موسکا متأثر بوده اند.

در هرحال مفهوم گروه نخبه تحت تاثیر برخورد عالمانه و روشنفکرانه جامعه شناسان و استادان علم سیاست اروپایی و آمریکایی در دو دهه 60 و 70 میلادی، متحول شد؛ به طوری که در علوم اجتماعی عموماً گروه نخبه به نیروهایی اطلاق می شود که کیفیت کارکرد گرایانه مشخصی را دارا می باشد. بدون اینکه به جوانب سیاسی و اخلاقی مساله توجه شود. امروزه محور اصلی بحثها در باره گروه نخبه، ساختار و عملکرد نیروههای قدرتمند سیاسی حاکم را شامل می شود. قدرت نخبگان سیاسی در یک نظام اجتماعی دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی، به عنوان تجلی حاکمیت ملی توجیه می گردد. با وجودی که هنوز برخی بر بعد ایدئولوژیک نخبگان شدیداً تاکید می ورزند، ولی در تعاریف جدید، اصطلاح نخبه و عملکرد آن، به صورت بی طرفانه و بدون توجه به بار سیاسی و ایدئولوژیک آن مورد ارزیابی قرار می گیرد. و بالاخره در حالی که امروزه در جوامع صنعتی غربی ، نخبگان سیاسی به مثابه گروهی رسمی که قانوناً برگزیده شده اند، تعریف و تبیین می شوند، گروه نخبه در کشورهای در حال توسعه از جمله در ایران ، هنوز با تعاریف پاره تو و موسکا همسویی بیشتری دارند . به عبارت دیگر باید پذیرفت که در تعریف گروه نخبه شرایط اقتصادی و اجتماعی خاص جوامع تاثیر تعیین کننده ای دارند. مفهوم نخبه مورد نظر جامعه شناسی غربی تطابقی با کارگزاران و دولتمردان کشورهای حهان سوم از جمله ایران ندارد.

طبقه بندی نخبگان

    گی روشه طبقه بندی ششگان? زیر را از نخبگان ارائه کرده است :[2]

1ـ نخبگان سنتی

    نخبگان سنتی از حاکمیت و یا نفوذی برخوردارند که ناشی از ساختهای اجتماعی، ایده ها و اعتقاداتی است که ریشه در گذشته ای دور دارند و مبتنی بر راه و رسم سنتی طولانی اند. بدین ترتیب تمام برگزیدگان آریستوکراتیک برگزیدگان سنتی محسوب می شوند زیرا اعتبار آنها ناشی از  نژاد و اصل و نسب است که ریشه در سنتها دارد. مانند رئیس یک قبیله که حاکمیت خود را ناشی از آن می داند که جانشین بلافصل رئیس قبلی است که آن هم به صورت سلسله مراتبی ادامه پیداکرده است. همچنین می توان نخبگان مذهبی را نیز معمولاً تا حدی نخبگان سنتی قلمداد نمود، زیرا حاکمیت یا نفوذ آنها مبتنی بر احترام نسبت به بعضی از حقایق است که در زمانهای پیشین بر انسانها آشکار گردیده و یا مبتنی بر سنتی طولانی است که ریشه تاریخی دارد.

2ـ نخبگان تکنوکرات

    نخبگان تکنوکراتیک منتسب به ساختی رسمی یا اداری هستند. اقتدار آنها بر اساس معیار دوگانه ای استوار است. اول آنکه این نخبگان بر اساس قوانین وضع شده و رایجِ شناخته شده، انتخاب شده اند، دوم آنکه این اتنخاب به دلیل دارا بودن صلاحیتها، قابلیتها و تخصّصهای تحصیلی یا همچنین با احتساب دارابودن تجارب و سابقه در زمینه های خاص یا ملاکهایی از این قبیل سنجیده و مورد قضاوت قرار می گیرند. این نخبگان تکنوکراتیک از اقتداری برخوردارند که ماکس وبر آن را اقتدار عقلایی ـ قانونی نام نهاده است.

3ـ نخبگان مالکیت

    نخبگان مالکیت به دلیل ثروت و اموالی که دارند از نوعی « اقتدار» یا « قدرت» برخوردار می شوند. این اموال و این ثروت باعث تسلط آنان بر نیروی کاری می گردد که به خدمت گرفته اند، ولی از طرف دیگر این توانایی مالی به آنها امکان می دهد که بتوانند بر روی سایر نخبگان سنتی و یا تکنوکراتیک فشارهایی وارد سازند و در نتیجه برای خود قدرت اجتماعی کسب نمایند. نخبگان مالکیت یا نخبگان اقتصادی از قبیل ملاکین بزرگ اراضی یا صنعتی و یا مالی افرادی هستند که تصمیماتشان می توانند بر زندگی سیاسی و اجتماعی اثر بگذارد و در نتیجه باعث ایجاد تغییرات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی گردد یا برعکس از انجام این تغییرات جلویری نماید.

4ـ نخبگان خارق العاده یا کاریزمایی

    نخبگان کاریزمایی ( به تعبیر وبر ) نخبگانی هستند که خصوصیات خارق العاده به آنان نسبت می دهند. اقتدار و نفوذی که این نخبگان از آن برخوردارند، مستقیماً به شخصیت آنان بر می گردد و به گفته ماکس وبر بر قهرمان پروری مقدس، ویژه و استثنایی یا بر خصلت و صفت ستودة یک شخصیت متکی است.

5ـ نخبگان ایدئولوژیکی

    این نخبگان اشخاص یا گروههایی هستند که در اطراف ایدئولوژی معینی متشکل گردیده یا در به وجود آوردن ایدئولوژی خاصی سهیمند. همچنین می توان اشخاص یا گروههایی را در این رده بندی قرار داد که ایدئولوژی مشخصی را اشاعه می دهند یا سخنگو و معرف آنند. نخبگان ایدئولوژیک یا معنوی بدون اقتدار ولی بانفوذ، اغلب گروههایی هستند که دگرگونی های ساختی آینده را سبب می شوند و موجب جهت گیری مجددی از کنش تاریخی می گردند.

6 ـ نخبگان سمبلیک

    ارزشها، ایده ها، سمبل های وضعیت موجود، نهادها و ایده های جدید و غیره در رؤسای سیاسی متبلور و متجلی می شوند و در این میان رؤسای معنوی و ایدئولوژیکی بهتر می توانند خصوصیات سمبلیک به خود بگیرند.

نخبگان سمبلیک در اصل کسانی هستند که نمونه های اصیلی از بعضی رفتار، کردار، افکار و خصوصیات و ارزشها هستند. برای مثال هنرمندان مردمی یا خوانندگان مردمی که در نظر مردم و مخصوصاً جوانان به صورت قهرمانانی در می آیند و مظهر جوانی ، عشق ، شادی ، خلاقیت و صفاتی از این قبیل اند نمونه هایی از نخبگان سمبلیک هستند.

نخبگان سیاسی

    از آنجا که هر امری یک  متولی می خواهد که آن مهم را هدایت کند، در حوزه نخبگی است که مجری یا متولی پدید می آید و شکل می گیرد و نهایتا بخشی از جامعه یا ترکیبی از بخش های مختلف باید مجری و متولی امر مهم باشند و مسوولیت توسعه،ساماندهی و... جامعه را بر عهده گیرند.  این بر اساس ضرورت حکمرانی  است نه سلیقه یا فهم خود محورانه. جان کلام نخبگان این است، که در هر جامعه ای ممکن است اقلیتی وجود داشته باشد که تصمیمات عمده  را در جامعه می گیرد. « نخبگان سیاسی معمولا به طبقه ای برگزیده از افراد جامعه اطلاق می شود که صاحب قدرت و  نفوذ بوده و در تدوین و پیشبرد  خط مشی دستگاه سیاسی به اشکال گوناگون تاثیر می گذارند.» نخبگان سیاسی به تولید چارچوب های مفهومی اداره امور جامعه و  وارد کردن آنها در چرخه های تصمیم گیری و عرصه های رقابتی می پردازند. در این نوشتار نخبگان سیاسی در مفهومی وسیع شامل فعالان، شخصیت های سیاسی و نمایندگان برگزیده  می شود، که به گونه ای رسمی یا غیر رسمی در تولید و تدوین و اجرای سیاست های نظام سیاسی نقش دارند. بر آن اساس که استعداد، توانایی و مهارت افراد متفاوت  است و سیاست و مملکت داری یک بحث انسانی و مجموعه ای است، بنابراین باید بهترین ها، پیچیده ترین، کارا ترین  و آشنا ترین و متخصص ترین افراد وارد حوزه ودستگاه سیاسی شوند تا بدین صورت جامعه از بهترین های خود، مسوولیت  و کارآمدی طلبیده تا زمینه و شرایط یک جامعه غنی وپویا فراهم شود.



[1]   . محمد مهدی انصاری(1386)، نخبه پروری سیاسی، نشر دادگستر ص 21

[2]   . گی روشه، تغییرات اجتماعی ، ترجمه منصور وثوقی ، تهران، نشر نی ص125-121  

 


¤ نویسنده: موسی مباشری



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 22
مجموع بازدیدها: 361983
 

»» درباره خودم
 

»» پیوندهای روزانه
 

»»فهرست موضوعی یادداشت ها
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
جهان تشنه معنویت
پیشنهاداتی جهت برگزاری مطلوب جلسات
وظایف مدیر آموزشی
موضوعات نهج البلاغه
دنیا از دیدگاه حضرت علی (ع) در نهج البلاغه
سیره پیامبر اعظم (ص) از دیدگاه دانشمندان جهان
تاثیرات فرهنگی اجتماعی مدارس قدیمی
افسردگی وراههای درمان آن
چگونگی بیعت حضرت علی (ع) با خلفا
ویژگی های مدیران وکارگزاران درقرآن کریم- 1
ویژگی های مدیران وکارگزاران درقرآن کریم- 2
پنجاه سئوال وجواب از قرآن
مقالات علمی دیگران
بررسی اهمیت وضرورت مشاوره وراهنمایی
نکات مهم در هنگام مطالعه
ناتوی فرهنگی و ضرورت توجه به آن
مهندسی فرهنگ
موفقیت وعوامل مؤثر آن
شبیخون فرهنگی
روابط عمومی موفق
بزرگترین مشکلات جهان اسلام از دیدگاه رسول اکرم در خطبه غدیر
پنجاه سئوال وجواب از قرآن
معیارهای گزینش مدیران
راهکارهای عملی برای کسترش حجاب وعفاف
هفته دفاع مقدس
موفقیت وعوامل مؤثر آن
آراء واندیشه های گروه طالبان
دست نوشته ها
امت واحده
ارتباطات ورسانه ها در جهان سوم
توسعه سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی
نقش نخبگان سیاسی در ایجاد سنت های سالم سیاسی
نظریه های امپریالیسم
بررسی اصول ومبانی لیبرالیسم
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» لوگوی دوستان من
 



-------------------------------------------

سفارش تبلیغ
صبا ویژن